پایان فصل دوم

آدم باید یک جایی داشته باشد که فقط خدا بخواندش. 

نه وبلاگ‌نویس ها، نه اینستا بازها، نه مخاطب ها، نه بازرس ها، نه استادها، نه مشتری ها، نه معتادها (یک زمانی این گروه را ساپورت می‌کردم)، نه هیچکس دیگر‌. فقط خدا بخواند، و فقط خدا کامنت بگذارد، و لایک و دیس‌لایک کند، و نمره بدهد، و به به بگوید.

می‌روم چنین جایی را افتتاح کنم.

۱
محمد .آ
۲۳ دی ۱۳:۱۷
ادم میشود همچین جایی مقدسی داشته باشد و فضای عمومی و عرفی اش را هم . این طور که به نظرم میرسه وجود یکی تلازمی با عدم دیگری نداره!
در هر حال این مدت از مطلب هاتون استفاده کردم.
هر جا هستید زیر سایه توفیق حق باشید!

پاسخ :

منم وبلاگ رو نبستم. عنوان پست به معنای پایان نیست.
شاید فقط یه تعلیق باشه برای اینکه به اون جای مقدس بهتر برسم.
موید باشید.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
خدا توی بن بست ها بهتر دیده می شود.
توی گذشتن موسی از رود نیل.
توی داستان یوسف و درهای بسته.
توی شکم ماهی.

هروقت سخت شد بدان؛ دارد تمام می شود!


+ کوتیشن ها نقل قول هستند.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان