کاش بعضی ها هی نمی پرسیدند بالت چطور است.
چه طور حالی شان کنیم شکسته، از کار افتاده، خسته است؟!
کاش بعضی ها هی نمی پرسیدند بالت چطور است.
چه طور حالی شان کنیم شکسته، از کار افتاده، خسته است؟!
استاد می گفت حسابرسی، دنده عقب حسابداری ست.
بدجور حرفش حق است. حسابداری های روزانه تهش باید به حسابرسی بکشد. اگر نکشد نیمه تمام است. به یک معنا، حسابداری مراقبت توست از نفست در طول روز، حسابرسی مراقبه آخر شب است.
بپا از دستت نرود.
آورده اند که خلسه، دقیقا پیش از موت می آید.
دقیقا این خلسه ها برای منِ مُرده به چه معناست؟؟
«فرمود: هرگاه مرا خوانید، بی جواب نمانید.
چه زیباست که من هزاران جوابِ بی سوال دارم!!»