مابعدالقضیه

قدیم ترها پیشینیان کویری ما وقتی یک نفر توی عروسیش باران می آمد می گفتند ته دیگ دوست داشته. یا اگر ته دیگ دوست داشت می گفتند عروسیش باران می آید. آن مال قدیم تر ها بود. 
ما دقیقا بعد از عقدمان نم نم باران گرفت. جمعه بود....

 

روز اثاث کشی مان افتاده همین روزها. هرجای کشور برای این روز رسم و رسوم و مراسمی دارند. ولی ما این روزها از همه فرهنگ ها فارغیم. چون شرایط فوق خاصی داریم و نمیخواهیم کسی بیمار شود.


امروز هم دارد باران می آید. جمعه است. و انگار به جشن ظهور بدجور نزدیکیم. پس به امید گره زدن این حاشیه به آن متن، رب انی لما انزلت الی من خیر فقیر... .

۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
خدا توی بن بست ها بهتر دیده می شود.
توی گذشتن موسی از رود نیل.
توی داستان یوسف و درهای بسته.
توی شکم ماهی.

هروقت سخت شد بدان؛ دارد تمام می شود!


+ کوتیشن ها نقل قول هستند.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان